بیوگرافی ادری هیپبورن
⋆。˚୨ ܭߊ‌ܩܢ ܢܚیࡅ߳ܨ ୧˚。
𝗪𝗵𝗲𝗿𝗲 𝗜 𝗰𝗮𝗻 𝗯𝗲 𝗺𝘆𝘀𝗲𝗹𝗳

تجربیات ادری در طول جنگ جهانی

ادری هیپبورن 4 مه 1929 در پلاک 48 خیابون کینولد در ایکسل، شهری

که توی بروکسل، بلژیک قرار داشت ، متولد شد. جایی که پدر و مادرش اسم

"آدری کاتلین راستون" رو روی اون گذاشتن.

پدر و مادر ادری بخاطر شغلی که داشتن مدام در حال سفر کردن بودن که باعث شد

ادری دوران کودکیش رو توی کشورهای متفاوت بگذرونه و به زبون های بیشتری

تسلط پیدا کنه. در اخر اون به ۵ زبون : فرانسوی، هلندی ، انگلیسی ، اسپانیایی و ایتالیایی

تسلط پیدا کرد

به گفته ادری سال ۱۹۳۵ برای اون اسیب زاترین اتفاق تمام عمرش بود.

چرا که پدرش همون سال اون و مادرش رو ترک کرد. ادری چندین سال رو بدون

پدرش کنار مادرش در انگلستان بزرگ شد.

سال ۱۹۳۸ پدر و مادرش رسما از همدیگه طلاق گرفتن و ادری تا سال ۱۹۶۰

نتونست با ‌پدرش ملاقاتی داشته باشه. با این حال همون سال تونست از طریق

صلیب سرخ پیداش کنه و دوباره باهاش ارتباط برقرار کنه.

گرچه انگار اون هیچ احساس عاطفی به پدرش نداشت و فقط از

لحاظ مالی ازش حمایت می کرد.

سپتامبر سال ۱۹۳۹ وقتی بریتانیا با المان اعلام جنگ کرد ، مادر ادری به امید اینکه

هلند همچنان در این جنگ بی طرف باقی بمونه دخترش رو برای امنیتش به ارنهم فرستاد.

ادری همونجا تحصیل کرد. ناگفته نمونه که سال اخر تحصیلش توی مدرسه شبانه روزی

شروع به یادگیری باله کرد و یکی از شاگردای نمونه وینیا مارووا شد.

همه چیز تا اون موقع خوب پیش میرفت تا اینکه سال ۱۹۴۰ المان به هلند حمله کرد.

توی اون سال ادری اسمش رو از "ادری کاتلین راستن" به ادا ون همیسترا تغییر داد.

چون استفاده کردن از یه اسم با لحن انگلیسی وقتی که هلند توسط المانی ها اشغال شده

بود خطرناک به حساب میومد.

خانواده ادری هیپبورن بخاطر اقدام شوهر خواهر بزرگتر مادرش که به دلیل جنبش های

مقاومت اعدام شده بود ، در جامعه هلند مورد هدف قرار گرفته بودند.

برادر ناتنی ادری ، ایان به اردوگاه اجباری المانی ها در برلین تبعید شد و برادر دومش

الکس برای اینکه دچار چنین سرنوشتی نشه فرار میکنه و مخفی میشه.

بعد از کشته شدن عموش ، ادری از ارنهم به ولپ که شهرستان توی هلند بود میره

و با پدر بزرگش بارون ارنود ون همیسترا زندگی میکنه.

خیلیا معتقدن که اون زمان ادری توی مقاومت های هلند شرکت می کرد.

با این حال بعد از تحقیقات موزه هوابرد هارتنشتاین در سال ۲۰۱۶ هیچ

مدرکی برای اثبات چنین باوری پیدا نمیشه.

زمستون سال ۱۹۴۴ سالی بود که هلند دچار قحطی میشه. اون سال

المانی ها راه سوخت و مواد غذایی مردم هلند رو که از قبل محدود شده

بود برای تلافی یکی از اعتصابات برای جلوگیری اشغال المانی ها مسدود کردند.

خانواده ادری مثل خیلی از مردم ساکن هلند ، کم بود مواد غذایی داشتن و گاهی

مجبور بودن برای پوختن کیک و بیسکوییت پیاز لاله رو ارد کنن.

در نتیجه همه اینها ادری دچار کم خونی حاد ، سوء تغذیه و مشکلات تنفسی میشه

خانواده ون همیسترا هم از لحاظ مالی به شدت تحت تاثیر اشغال هلند قرار گرفته

بودن.

پ.ن:مه سال ۱۹۴۵ متفقین ، هلند رو ازاد میکنن.

تحصیلات باله و اولین نقش های بازیگری:

بعد از تموم شدن جنک ادری همراه با خواهر،برادراش و مادرش به امسترداب

میرن جایی که ادری تحصیلاتش رو به عنوان یه بالرین زیر نظر برجسته ترین چهره

باله در هلند یعنی "سونیا گاسکل" ادامه داد.

از اونجایی که ثروت خانوادگیشون در طول جنگ از دست رفته بود. مادر ادری

برای حمایت مالی از اون و خواهر و برادراش به کارهای مختلفی از جمله اشپزی و

خونه داری برای خانواده های ثروتمند مشغول شد.

اولین بازی ادری سال 1948 بود. اون توی یه فیلم به نام هفت درس که یه فیلم

اموزشی بود به عنوان یه مهماندار حضور پیدا کرد. همون سال ادری بورسیه

باله رامبرت رو گرفت و به لندن مهاجرت کرد. اونجا برای تامین نیازهاش

به عنوان یه مدل کار می کرد

پ.ن:همون سال راستون رو از اسم خانوادگیش حذف میکنه

با همه این ها اون نتونست حرفه بالرین بودنش رو ادامه بده. چرا که قد بلند و

جوسه ضعیفی که بخاطر جنگ اینطوری شده بود مناسب رقص باله نبود ، برای

همین تصمیم میگیره روی حرفه بازیگری تمرکز کنه.

اون توی صحنه های تئاتر زیادی بازی میکنه.

"مردم مخفی" اولین فیلمی بود که ادری درش نقش اصلی رو به عنوان یه بالرین

شگفت انگیز بازی کرده بود.

۲۴ نوامبر سال ۱۹۵۱ وقتی نمایش "جی جی" رو روی صحنه اجرا مرد. با وجود

انتقادهای شدیدی که به ضعیف بودن این نمایش شده بود مردم شروع به تحسین

کردن قدرت بازیگریش روی صحنه کردن.

بازی ادری اونقدر خوب بود که مجله لایف اون رو "یه اثر موفق" و نیویورک تایم

به عنوان "موفقیت اون شب" توصیف کردن. اون برای بازی فوقالعاده اش توی

این نقش جایزه جهانی تئاتر رو همون سال دریافت کرد.

فعالیت های بشر دوستانه

چندین سال بعد از این موفقیت میگذره و اون پشت سرهم موفقیت های زیادی رو کسب میکنه

ولی سال ۱۹۶۵ تصمیم میگیره از همه اینها فاصله بگیره و وقت بیشتری رو با خانواده اش

بگذرونه

ادری بعد از گذروندن سال های متوالی بین جنگ و المانی هایی که هلند رو اشغال

کرده بودن ، از بخت خوبش سپاس گذار بود برای همین بقیه عمرش رو

صرف کمک های مالی به کودکان فقیر توی کشورهای مختلف کرد. از اونجایی

که اون به ۵ زبون مسلط بود ، سفر کردن به کشورهای مختلف برلش راحت شده بود

فعالیت های بشر دوستانه ادری باعث شد اون به عنوان سفیر حسن نیت یونیسف

منصوب بشه و مدال ازادی ریاست جمهوری رو کسب کنه. حتی سال ۲۰۰۲

یونیسف توی دفتر مرکزی توی یکی از جلسهدهای ویژه ایالات متحده در رابطه

با کودکان ، از یک مجسمه به نام "روح ادری" رونمایی کرد تا میراث بشر دوستانه

ادری رو گرامی بدونند.

در شامگاه 20 ژانویه 1993 ادری اخرین نفس های عمرش رو کشید.

و با ارامش توی خونه اش به یه خواب ابدی فرو رفت.

معرفی چندتا از بهترین فیلمایی که ادری درشون بازی کرده بود:


Tag : هالیوود, ادری هیپبورن, بازیگری, فیلم